عشق های امروزی را چشیده ای دلبندم؟
طعم کشک می دهند
سراپا ادعایند گل من!
فرهادهم اگربود؛به جای کندن بیستون مخ می زد احتمالا!
دیگرصدای تیشه نمی پیچد در شهر
طفلکی عشق؛چقدر زجر می کشد
از این شیرین فرهاد های قلابی
گاهی باید رد شد
گاهی باید در اوج نیاز؛نخواست
گاهی باید کویر شد
باهمه تشنگی منت هیچ ابری را نکشید
گاهی باید سیگارت را برداری
و رهسپارکوچه هایی بشی
که خیلی وقته رهگذری ازش عبور نکرده
گاهی باید نباشی
تا لاقل یه جایی توی گوشه کنار
این شهر یادت بیفتند
ارسال نظر برای این مطلب
اطلاعات کاربری
آرشیو
آمار سایت